شعر ترجمه

جشن شاه‌سوسمار – جیم موریسون

جیم موریسون

جشن شاه‌سوسمار جیم مریسون ترجمه فرشاد صحرایی   شیرها در خیابان هستند و پرسه می‌زنند وقت جفت‌گیری سگ‌هاست، هار، کف‌کرده هیولایی در قلب شهر در قفس افتاده تن مادرش در زمین تابستان پوسیده شده است از شهر فرار کرد به طرف جنوب رفت و از مرز گذشت آشوب و بی‌نظمی …

بیشتر بخوانید »

دو شعر از ازدمیر آصف – ترجمه: آرن احمدی

ازدمیر آصف

«خالد ازدمیر آرون» که با نام «ازدمیر آصف» مشهور است یکی از شاعران تاثیرگذار ترکیه به حساب می‌آید. او در سال ۱۹۲۳ در آنکارا متولد شد. پدر خود را در سال ۱۹۳۰ از دست داد و در همین سال به استانبول نقل مکان کرد. این تغییر سبب شد تا تحصیلات …

بیشتر بخوانید »

ترانه هروئین – لو رید (ترجمه: فرشاد صحرایی)

لو رید

معمولا وقتی اسم لو رید به گوش مخاطب می‌رسد، اولین چیزی که به ذهنش خطور می‌کند تصویر موزی است که اندی وارهول برای آلبوم اولشان طراحی کرده بود. مضمون ترانه‌های لو رید هم مانند برخی از آثار اندی وارهول حول محور زندگی شهری و مصرف مواد مخدر هستند. او را …

بیشتر بخوانید »

یک خیال – لوئیز گلیک

لوییز گلیک

چیزی به تو خواهم گفت: مردم هرروز می‌میرند و این تازه شروع است. هر روز در مرده‌شوی‌خانه‌ها پنجره‌های جدیدی متولد می‌شوند یتیم‌هایی جدید آنها با دستهایی درهم می‌نشینند سعی می‌کنند درباره‌ی این زندگی جدید تصمیم بگیرند سپس در گورستانند. بعضی‌هاشان برای بار اول آنها از گریه‌کردن ترسیده‌اند و گاهی از …

بیشتر بخوانید »

روزنامه عصر بوستون – تی اس الیوت

خوانندگان روزنامه‌ی عصر بوستون مثل ِ شاخه‌های ذرتِ رسیده در باد تاب‌ می‌خورند. وقتی غروب به آرامی در خیابان جان‌می‌گیرد و در بعضی شوق زندگی را بیدار می‌کند و به بعضی دیگر روزنامه‌ی عصر بوستون را می‌رساند از پله‌ها بالا می‌روم و زنگ در را می‌زنم، و خسته، روی می‌گردانم …

بیشتر بخوانید »

زنی سوخت – شیرکو بیکس

درختی سوخت دودش شعری گریان برای باغ نوشت. باغ که سوخت دودش داستانی بس غمگین برای کوه نوشت. کوه که سوخت دودش قصیده‌ای اشک‌آلود برای روستا نوشت. روستا که سوخت دودش نمایشنامه‌ای تراژیک برای شهر نوشت. در شهر اما زنی بود که زیبایی درخت و کوه و روستا و شهر …

بیشتر بخوانید »