میشکفم برای تو
اما سرکوب میکنی مرا
میخواهم بدوم و بدوم
اما تو باز جلویم را میگیری
میخواهم بگریم و
تو میخواهی که خفه شوم
چرا اینطور میکنم؟
خودم را به دنیای تو پرتاب میکنم
همانند یک کودک
گوش فرا میدهم به تو
بسیار خوب و از خود گذشته
چرا این کار را میکنم؟
چرا زیادهروی میکنم؟
من به تو قدرت بخشیدهام
و تو با آن بر من چیره شدی
من هم قوی بودم
اما حالا نه
اما حالا اینطور نیست
آخر وقتی جبر بر من حاکم شود
چگونه این را به تو بگویم؟
این که تو نمیتوانی یک مرد باشی
برای زن
حتی از تلاش سر باز زدهای
لااقل یک مرتبه
حرفهای من گنگ است
و این جریان تنها برای من وجود دارد
این که تو نمیدانی چگونه یک مرد باشی
و کسی هم آن را به تو یاد نخواهد داد
تو هیچ علاقهای نداری
نه به حرفهایی که میگویم
و نه به آوازی که میخوانم
حتی به لباسهایم
و نه به احساساتم
هیچ چیز برای تو خوشایند نیست
پس چرا انگشت کوچکم را هنوز در دستانت نگه داشتهای؟
میان عشق و تنفر به من ماندهای
هنگام بودنت
هنگام رفتنت
چرا نگاهم میداری؟
چرا زمان را هدر میدهی؟
من به تو قدرتی بخشیدهام
و تو بر من چیره شدهای
من هم قوی بودم
اما حالا نه
اما حالا اینطور نیست
آخر وقتی جبر بر من حاکم شود
چگونه این را به تو بگویم؟
من هم قوی بودم
اما حالا نه
اما حالا اینطور نیست
آخر وقتی جبر بر من حاکم شود
چگونه این را به تو بگویم؟
این که تو نمیتوانی یک مرد باشی
برای زن
حتی از تلاش سر باز زدهای
لااقل یک مرتبه
حرفهای من گنگ است
و این جریان تنها برای من وجود دارد
این که تو نمیدانی چگونه یک مرد باشی
و کسی هم آن را به تو یاد نخواهد داد…
Eu mă deschid, tu mă închizi
Eu vreau să fug, tu iar mă prinzi
Eu vreau să strig, tu-mi spui să tac
De ce o fac?
Eu mă arunc, ca un copil
Eu te ascult, cuminte, umil
De ce o fac?
De ce nu plec, de ce mă complac?
Ți-am dat puterea asupra mea
Eu sunt puternică, dar nu așa
Dar nu acum, când tre’ s-o spun
Cum să ți-o spun?
Nu știi tu să fii bărbat
Pentru o fată
Nici măcar n-ai încercat
Măcar o data
Argumentul meu e mut
E doar pentru mine
Nu știi tu să fii bărbat
Și nu te-nvață nimeni
Nu-ți place ce spun, nu-ți place cum cânt
Nici cum mă-mbrac, nici cum mă simt
Nu-ți place nimic
De ce mă mai ții la degetul mic?
Ba mă iubești
Ba mă urăști
Când ești aici, când nu mai ești
De ce mă ții, ce tragi de timp?
Ți-am dat puterea asupra mea
Eu sunt puternică, dar nu așa
Dar nu acum, când tre’ s-o spun
Cum să ți-o spun?
Nu știi tu să fii bărbat
Pentru o fată
Nici măcar n-ai încercat
Măcar o dată
Argumentul meu e mut
E doar pentru mine
Nu știi tu să fii bărbat
Și nu te-nvață nimeni
برگردان: نسترن عینی