- یک کتاب: فرانکنشتاین – مری شلی/ سروش علینژاد
- یک فیلم: پلتفرم 2 Platform 2 (2024) – گالدر گازتو-اوروتیا/ سروش علینژاد
- یک سریال: از جانب From 2022 – جان گریفین/ نیلوفر نعمتی
- یک آلبوم موسیقی: at san quentin – جانی کش/ فرشاد صحرایی
***
- یک کتاب: فرانکنشتاین – مری شلی (نشر ققنوس – ترجمهی فرشاد رضایی)
سروش علینژاد
رمان فرانکنشتاین یا پرومته مدرن، یکی از شناختهشدهترین آثار ادبیات جهان است که توسط مری شلی، نویسنده انگلیسی، در سال ۱۸۱۸ منتشر شد. این کتاب جزو ژانز وحشت و علمی تخیلی دانست. و به دلیل مضامین عمیق فلسفی و اخلاقیاش همچنان در ادبیات کلاسیک جایگاه ویژهای دارد. فرانکنشتاین نه تنها به مسائل مربوط به علم و تکنولوژی میپردازد، بلکه با بررسی جنبههای روانی و اخلاقی زندگی انسان، پرسشهای اساسی درباره مرزهای قدرت و مسئولیت انسان را مطرح میکند.
خلاصه داستان (بدون اسپویل!)
داستان رمان حول زندگی ویکتور فرانکنشتاین، یک دانشمند جوان و بلندپرواز، میچرخد. او در پی کشف رازهای زندگی و مرگ، به آزمایشهایی دست میزند که به خلق موجودی زنده از اعضای بدن انسانهای مرده منجر میشود. اما پس از موفقیت آزمایش، او از نتیجه کار خود وحشتزده میشود و تصمیم میگیرد از مخلوقش بگریزد. این موجود، که بعدها به نام هیولا یا مخلوق فرانکنشتاین شناخته میشود، نه تنها به دلیل ظاهرش از سوی جامعه طرد میشود، بلکه خودش نیز دچار بیگانگی و انزوا میشود.
این داستان به شکلی هوشمندانه به بررسی احساسات انسانی همچون تنهایی، ترس، نفرت و محبت میپردازد و سوالاتی اساسی درباره هویت و نقش خالق در برابر مخلوق مطرح میکند.
رمانتیسم و فرانکنشتاین
باید اشاره کرد که فرانکنشتاین در دوران اوج جنبش رمانتیسم نوشته شد و بهطور عمیقی با این مکتب ادبی مرتبط است. رمانتیسم که تأکید زیادی بر احساسات، طبیعت و فردگرایی داشت، در این رمان به خوبی منعکس شده است. یکی از موضوعات کلیدی این جنبش، ارتباط انسان با طبیعت و قدرت شگفتانگیز آن بود. در رمان، مناظر طبیعی مانند کوههای آلپ و دریاچههای سوئیس بهعنوان پناهگاهی برای ویکتور فرانکنشتاین عمل میکنند که به دنبال آرامش و رهایی از بار سنگین خلق مخلوق خود است.
همچنین، احساسات شدید و متناقض در شخصیتهای رمان، بهویژه در ویکتور و مخلوقش، به وضوح با مفاهیم رمانتیسم هماهنگ است. هیولای فرانکنشتاین به عنوان نماد فردی که از جامعه طرد شده و به دنبال هویت است، بیانگر یکی از مهمترین موضوعات رمانتیک یعنی انزوا و بیگانگی است.
عناصر گوتیک
فرانکنشتاین بهوضوح از عناصر ادبیات گوتیک بهره میبرد. ادبیات گوتیک معمولاً بر ترس، وحشت و فضای تاریک و مرموز تأکید دارد. در این رمان نیز، آزمایشگاه تاریک و وحشتآور ویکتور، هیولای ترسناک و فضاهای سرد و خالی به خلق این حس گوتیک کمک میکنند.
عنصر مهم دیگر گوتیک در فرانکنشتاین، بررسی مسائل اخلاقی پیچیده است. ویکتور با قدرت علمی خود قوانین طبیعت را زیر پا میگذارد و این عمل پیامدهای سنگینی برای او و اطرافیانش به همراه دارد. این رویکرد به اخلاق و مسئولیت، یکی از ویژگیهای ادبیات گوتیک است.
تمها و مفاهیم اصلی
یکی از اصلیترین مضامین فرانکنشتاین، بررسی مسئولیتهای اخلاقی علم است. ویکتور فرانکنشتاین به عنوان دانشمندی که موفق به خلق زندگی میشود، با پیامدهای اعمال خود دستوپنجه نرم میکند. او از مرزهای طبیعی عبور کرده و وارد قلمرویی شده که در آن اخلاق و مسئولیتهای انسانی نقش بسیار مهمی دارند.
بیگانگی و انزوا از دیگر مفاهیم کتاب است که اهمیتی ویژهای پیدا میکند. هم ویکتور و هم مخلوق او در طول داستان احساس بیگانگی میکنند. ویکتور به دلیل کارهای خود از جامعه فاصله میگیرد و هیولای او نیز بهطور فیزیکی و احساسی از جامعه طرد میشود. این تم یکی از جنبههای عمیق روانی داستان است که احساسات تنهایی را بهخوبی به تصویر میکشد.
از قدرت و جاهطلبی باید به عنوان دیگز مفاهیم بااهمیت رمان اشاره کرد. ویکتور فرانکنشتاین به دلیل جاهطلبیهای علمی خود به دنبال شکستن مرزهای دانش بشریست، اما این جاهطلبی در نهایت او را به سوی فاجعه هدایت میکند. این مسئله بهطور نمادین نشاندهنده خطرات قدرت علمی و عدم توجه به پیامدهای اخلاقی و اجتماعی آن است.
تأثیرات فرهنگی و ادبی
فرانکنشتاین یکی از آثار کلیدی در ادبیات علمیتخیلی است و بهعنوان یکی از نخستین رمانهای این ژانر شناخته میشود. این رمان به پرسشهایی درباره ماهیت انسان، اخلاق علم و پیامدهای تکنولوژی میپردازد که همچنان در دنیای مدرن مورد بحث و تحلیل قرار میگیرد. این اثر همچنین الهامبخش بسیاری از آثار هنری و سینمایی بوده است. هیولای فرانکنشتاین به نمادی در فرهنگ عامه تبدیل شده است و داستان این رمان بارها در قالب فیلمها، سریالها و نمایشها بازآفرینی شده است.
جمعبندی
در پایان باید گفت که فرانکنشتاین اثری چندلایه است که به بررسی مسائل مهم اخلاقی، علمی و فلسفی میپردازد. این رمان با ترکیب عناصر رمانتیسم، گوتیک و علمیتخیلی، به اثری منحصربهفرد در تاریخ ادبیات جهان تبدیل شده است. مفاهیم بیگانگی، مسئولیت علمی و پیامدهای جاهطلبی، همچنان از موضوعاتی هستند که در دنیای امروز نیز مرتبط باقی ماندهاند. فرانکنشتاین نه تنها بهعنوان یک داستان ترسناک و جذاب خوانده میشود، بلکه به دلیل پیچیدگیهای فلسفی و اخلاقیاش، مخاطبان را به تفکر وادار میکند. این رمان همچنان پس از گذشت بیش از دو قرن از انتشارش، جایگاه ویژهای در میان علاقهمندان به ادبیات و اندیشه دارد.
***
- Platform 2 2024 – گالدر گازتو-اوروتیا
سروش علینژاد
پلتفرم ۲ (The Platform 2) دنبالهای بر فیلم پلتفرم (2019) به کارگردانی گالدر گازتلو-اوروتیا است که در اکتبر 2024 از نتفلیکس منتشر شد. فیلم همچون نسخه اول در یک زندان عمودی به نام «چاله» روایت میشود، جایی که زندانیان باید برای بقا در سیستمی ناعادلانه که غذا از بالا به پایین تقسیم میشود، مبارزه کنند. در این دنباله، مضامین مشابهی چون نابرابری طبقاتی، بقا و اخلاق در قالب داستانی تازه و با شخصیتهای جدید دنبال میشوند.
خلاصه داستان
پلتفرم ۲ روایتگر داستان پرمپوان (با بازی میلنا اسمیت) است که وارد این سیستم بیرحم میشود. مانند فیلم اول، او باید با سیستم ناعادلانه توزیع غذا در چاله مقابله کند. زندانیان در طبقات پایینتر برای زنده ماندن با چالشهای بزرگی روبهرو میشوند، در حالی که افراد در طبقات بالاتر از منابع بیشتری برخوردارند. در این فیلم، پرمپوان تلاش میکند تا راهی برای خروج از این جهنم طبقاتی پیدا کند، در حالی که با معضلات اخلاقی جدیدی مواجه میشود.
ارتباط با فیلم پلتفرم ۱
پلتفرم ۲ از بسیاری جهات دنبالهای مستقیم برای پلتفرم ۱ است، اما داستان و شخصیتهای جدیدی را معرفی میکند. سیستم زندان عمودی و موضوعات اساسی مثل نابرابری طبقاتی همچنان محور اصلی داستان هستند. هر دو فیلم به بررسی قدرت، فساد و نابرابری اجتماعی در یک سیستم غیرانسانی میپردازند که در آن افراد برای بقا باید با یکدیگر مبارزه کنند.
در پلتفرم ۱، داستان حول شخصیت گورنگ میچرخید که تلاش میکرد نظم این سیستم ناعادلانه را به چالش بکشد. در پلتفرم ۲، این بار پرمپوان است که با این سیستم روبرو شده و سعی میکند راهی برای فرار از چاله پیدا کند. یکی از نکات جالب این دنباله، پیوند میان شخصیت پرمپوان و گورنگ در انتهای فیلم است که نشان میدهد اتفاقات پلتفرم ۲ در زمانی پیش از وقایع فیلم اول رخ میدهند، و به نوعی یک پیشدرآمد (prequel) محسوب میشود.
مضامین اصلی
مانند فیلم اول، پلتفرم ۲ به وضوح به نابرابری اقتصادی و توزیع ناعادلانه منابع اشاره دارد. سیستم زندان که غذا را از طبقات بالا به پایین توزیع میکند، نماد جامعهای است که در آن منابع بهطور نابرابر تقسیم میشود. زندانیان در طبقات پایین برای بقای خود باید با گرسنگی و درگیریهای خشونتآمیز روبرو شوند. یکی از ویژگیهای بارز هر دو فیلم، بررسی مسائل اخلاقی در شرایط بحرانی است. در پلتفرم ۲، پرمپوان با تصمیمات سختی روبرو میشود؛ آیا او باید تنها به فکر نجات خود باشد یا برای نجات دیگران فداکاری کند؟ فیلم به این نکته اشاره دارد که در شرایط ناعادلانه، مرزهای اخلاقی فرو میریزند و انسانها مجبور به انتخابهای دشوار میشوند. در این حین فیلم بارها مخاطب را با موقعیتهایی مواجه می:ند که در ذهن مخاطب ماندگارمیشود
واکنشها و نقدها
پلتفرم ۲ اگرچه به اندازه فیلم اول مورد تحسین منتقدین قرار نگرفته، اما همچنان توجه زیادی را جلب کرده است. بسیاری از منتقدان اشاره کردهاند که فیلم به تکرار ایدههای نسخه اول پرداخته و چیز جدیدی به داستان اضافه نکرده است. تا حدودی میتوان این نقدها را به اثر وارد دانست چرا که بسیاری از مضامین مطرح شده در این فیلم در پلتفرم ۱ نیز مطرح شده بود. امتیاز منتقدین در Rotten Tomatoes حدود 42% و امتیاز مخاطبان 26% بوده است. با این وجود، از نظر تعداد بیننده، پلتفرم ۲ عملکرد بسیار خوبی داشته و در هفته اول اکران خود به صدر جدول پربینندههای نتفلیکس صعود کرد.
نتیجهگیری
پلتفرم ۲ همچون نسخه اول، یک تجربه سینمایی خاص و فلسفی است که به بررسی عمیق نابرابری اجتماعی و مسائل اخلاقی میپردازد. با وجود نقدهای متفاوت، این فیلم توانسته است با ارائه فضایی دلهرهآور و تعلیقبرانگیز، مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند و در صدر پربینندهترین آثار نتفلیکس قرار گیرد. در پایان باید اشاره کرد که فیلم ارزش دیدن دارد اما نباید انتظار یک تجربه بسیار متفاوت با پلتفرم ۱ را داشت.
***
- یک سریال: از جانب From 2022 – جان گریفین
نیلوفر نعمتی
سریال from در ژانر درام، رازآلود و ترسناک یکی از محبوبترین سریالهای روزهای اخیر است. پخش این سریال به کارگردانی جک بندر و برد تارنر از سال 2022 در دو فصل شروع شده و پس از وقفهای یک ساله از این ماه فصل سوم آن نیز منتشر شده است. از نکات جالب توجه، یکسان بودن گروه سازنده این سریال با گروه سازنده سریالهای گمشده و بازماندگان است. امری که موجب شده عناصری تقریبا نزدیک به هم و البته نگرشهای فلسفی مشابه را در این سه اثر ببینیم. چه بسا فراتر، بهرغم تفاوت کامل داستان و حتی ژانر، آن نگرش فلسفی را که در سریال گمشده چندان مجال پرداخت نیافته است، میتوان در سریال from به شکلی پختهتر مشاهده کرد.
داستان دربارهی مکانی است که ساکنان آن نمیتوانند از آن خارج شوند و تمامی آنها نیز در زمانهای مختلف و از نقاط متفاوتی به صورتی تصادفی و غیرارادی به آن وارد شدهاند. این مکان که در ظاهر شبیه به روستایی در کنار جنگل است ویژگیهایی مرموز دارد که با پیشرفتن سریال گرههای آن نیز پیچیدهتر میشود. ابتدا فقط هیولاهایی انساننما در این مکان هستند که شبها در پی شکار ساکنان میآیند ولی رفته رفته لایههای بیشتری از عناصر وحشت و رازآلودگی به سریال اضافه میشود.
سرنوشت و اختیار، تسلیم و امید، رنج و گناه، پوچی و معنا از جمله مضامینی است که اساس نگرش فلسفی این سریال را میسازند. آیا باید در مسیر سرنوشت حرکت کرده و با آنچه پیش میآید انطباق گرفت و یا آن که در جهتی خلاف سرنوشت تلاش کرد و به امید تغییر و رهایی دل بست؟ آیا میتوان در میان هرجومرج به دنبال معنا بود؟ در این سریال اما هرگونه تلاشی برای خروج و یا دستکم کشف رازهای پیرامون به نتیجهای معکوس و رنج بیشتر منتهی میشود تا جایی که در فصل دوم یکی از ساکنان میگوید «این مکان از عذاب ما تغذیه میکنه.» اما همین گمان هم در پوشش ابهام و راز باقی مانده تا نقیض آن نیز مطرح شود: «این مکان از عذاب تو تغذیه نمیکنه، از امید تو تغذیه میکنه.»
موسیقی تیتراژ ابتدایی این سریال، برخلاف ژانر ترسناک آن، بسیار آرامشبخش و همسو با فلسفهی سریال است: آینده کاملا غیرقابلپیشبینی است و هرآنچه بخواهد بشود میشود، پس هرچه باداباد.
اگر به تماشای فیلمها و سریالهای رازآلود، ترسناک و فلسفی علاقهمندید و یا اگر سریالهای گمشده و بازماندگان را دوست داشتید این سریال را نیز حتما دوست خواهید داشت.
***
- یک آلبوم موسیقی: at san quentin – جانی کش
فرشاد صحرایی
آلبوم «در سنکوئنتین» سی و یکمین آلبوم جانی کش و دومین آلبوم زنده از سری آلبومهای کانسپت زندان این خواننده کانتری آمریکایی است که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد. این البوم توانست در جوایز گرمی نامزد شود و جایزهٔ بهترین اجرای کانتری را برای کشبه ارمغان بیاورد.
در ده شصت میلادی، جانی کش ملقب به «مرد سیاهپوش» که خود را از طبقه فرودست جامعه میدانست تصمیمم گرفت با برگزاری کنسرت در زندانهای مختلف صدای زندانیان را به گوش مردم برساند و مرهمی بر زخمشان شود. این آلبوم تحت کنترل شدید مقامات تلویزیونی ضبط شد و عکس معروف جانی کش با انگشت وسط نمایانگر شرایط سخت وی در آن هنگام است.
از نه قطعه این آلبوم فقط دو ترانه «پسری به نام سو» و «سنکوئنتین» ارجینال هستند و سایر ترانههای آلبوم بازخوانی ترانههای معروف خود و سایر هنرمندانی از جمله باب دیلن هستند.
بیشتر این قطعات ساختار سادهای دارند و از چند آکورد تشکیل شدهاند، ولی جانی کش با آواز گرم منحصربفردش که درمورد مسائلی از جمله جرم و پشیمانی و خشونت هستند به آنها روح میبخشد.
قطعه مورد نظر ما از این آلبوم ترانه «پسری به نام سو» سروده شلور سیلوراستاین است. داستان این ترانه کمدی درمورد پسری با نام دخترانه است که تصمیم دارد بابت نامگذاریاش از پدرش انتقام بگیرد!