- کتاب: از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنیم – هاروکی موراکامی
- فیلم: اسب وحشی (Mustang) 2015 – دنیز گمزه ارگوون
- سریال: دز (Des) 2020 – لویس آرنولد
- آلبوم موسیقی: The Astounding Eyes of Rita – انور براهیم
***
- کتاب: از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنیم – هاروکی موراکامی (نشر چشمه – ترجمهی مجتبی ویسی)
این کتاب مجموعهای از یادداشتهای شخصی هاروکی موراکامی است؛ نویسندهای که بیشتر او را با رمانهای خیالانگیز و سوررئالش میشناسیم، اما در این اثر، او از تجربهای بسیار زمینی سخن میگوید: دویدن. موراکامی در خلال تمرینهای ماراتن و مسابقات استقامت، درباره زندگی، نوشتن و معنادادن به زمان میاندیشد.
زبان کتاب صمیمی و روان است؛ گویی نویسنده در حین دویدن با ما قدم میزند و از خاطرات و دغدغههایش میگوید. او شرح میدهد چگونه دویدن به او نظم ذهنی بخشیده، چطور سکوت طولانی مسیرهای دوندهگی راهی برای گوش دادن به درون خویش شده است و چگونه همین تجربه جسمی، ساختار رمانهایش را شکل داده. کتاب پر از جزئیات انسانی است: دردهای زانو، صبحهای زود، دویدن در خیابانهای توکیو یا کنار رودخانه چارلز در بوستون.
«از دو که حرف میزنم…» فقط درباره ورزش نیست؛ تأملی است بر استقامت، انضباط و لذت کشف خویشتن در جریان حرکت. حتی اگر هیچگاه دونده نبوده باشید، این کتاب الهامبخش است زیرا نشان میدهد چگونه میتوان میان بدن و ذهن، کار و زندگی، پلی از تعادل ساخت. موراکامی میگوید همانطور که نویسنده باید هر روز بنویسد، دونده هم باید هر روز گام بردارد؛ استمرار همان چیزی است که معنا را میسازد.
***
- فیلم: اسب وحشی (Mustang) 2015 – دنیز گمزه ارگوون
«موستنگ» اولین فیلم بلند دنیز گمزه ارگوون، روایتی شاعرانه و خشمگین از پنج خواهر نوجوان در روستایی کوچک در ترکیه است. ماجرا با بازی بیگناه دخترها در ساحل آغاز میشود، اما همین شادی کودکانه در نگاه بزرگسالان به «بیعفتی» تعبیر میشود و نقطه شروع سلسلهای از محدودیتهاست: درها بسته میشوند، میلهها بر پنجره مینشیند و خانه به قفسی پرنور اما خفهکننده بدل میگردد.
فیلم با لنز دوربین سیال خود، همچون نگاهی از درون جمع خواهران، حس صمیمیت و همبستگی آنها را به نمایش میگذارد. در دل فشار سنت، پیوند میان دخترها نیرویی است برای بقا؛ از شوخیهای پنهانی تا رویاهای آزادی. موسیقی گرم و رنگهای طلایی تابستان با تلخی واقعیت تضاد میسازد و بار احساسی فیلم را دوچندان میکند. بازیها طبیعی و بیتصنعاند، بهویژه «لاله» کوچک که شور زندگی را حتی در تاریکترین لحظات به یاد میآورد.
«موستنگ» فراتر از نقد سنت است؛ ستایشی است از جسارت جوانی و عطش رهایی. فیلم نشان میدهد چگونه حتی در محاصره دیوارها، میل به نور و باد میتواند در قلب انسان زنده بماند. تماشای این اثر تجربهای است عاطفی و بیدارکننده، بهویژه برای کسانی که روایتهای زنانه و دغدغه آزادی در فرهنگهای بسته را دنبال میکنند.
***
- سریال: دز (Des) 2020 – لویس آرنولد
«Des» مینیسریالی سهقسمتی از شبکه ITV بریتانیاست که بر اساس پرونده واقعی قاتل زنجیرهای «دنیس نیلسن» ساخته شده است. این مجموعه با بازی خیرهکننده دیوید تننت در نقش نیلسن، نگاهی هولناک و درعینحال موشکافانه به روانِ انسانی میاندازد؛ روانی که در پس ظاهری آرام، توانایی ارتکاب جنایات بیرحمانه را پنهان میکند.
داستان از روز دستگیری نیلسن آغاز میشود؛ زمانی که پلیس در لولههای فاضلاب خانهاش بقایای انسانی پیدا میکند. برخلاف بسیاری از روایتهای جنایی که بر تعقیب و گریز تمرکز دارند، «Des» بهجای نمایش لحظههای قتل یا صحنههای اغراقآمیز، بر بازجوییها، اعترافات و جدال ذهنی میان مجرم و مأموران متمرکز است. در مرکز ماجرا رابطه میان نیلسن و کارآگاه «پیتر جی» (با بازی دنیل میز) قرار دارد؛ کارآگاهی که باید در عین حفظ آرامش حرفهای، با حجم عظیم خشونت و سردی مقابلش روبهرو شود.
فیلمنامه با دقتی مستندگونه نوشته شده و از کتاب «Killing for Company» الهام گرفته است. همین وفاداری به واقعیت باعث شده روایت، بهجای خلق هیجان مصنوعی، با نوعی خونسردی مورمورکننده پیش برود؛ احساسی که دقیقاً با شخصیت سرد و بیهیجان نیلسن همخوان است. تننت در این نقش، حضوری تسخیرکننده دارد: چهرهای آرام، صدایی نرم، حرکات حسابشده؛ و درست همین سکون ظاهری، خشونت پنهان را هولناکتر میکند.
از نظر بصری، سریال فضایی خاکستری و مهآلود دارد؛ طراحی صحنه و نورپردازی، لندن دهه هشتاد را با حس خفقان و تاریکی بازآفرینی میکند. موسیقی مینیمال و کمحجم، اجازه میدهد سکوت و مکثها قدرت خود را نشان دهند. تمرکز اثر بر روانشناسی جنایت، باعث میشود «Des» چیزی فراتر از یک درام پلیسی صرف باشد؛ این سریال درباره شکستهای اجتماعی و روانی است که میتوانند در دل یک فرد ظاهراً معمولی ریشه بدوانند.
تماشای «Des» تجربهای است که ذهن را درگیر میکند. سریال از تماشاگر میخواهد در برابر پرسشهای دشوار بایستد: چگونه ممکن است انسانی چنین دوگانه باشد؟ آیا جامعه میتوانست زودتر خطر را ببیند؟ و اساساً چهطور باید با هیولایی که در هیئت یک همسایه مؤدب زندگی میکند مواجه شد؟ برای دوستداران درامهای جنایی روانشناختی و روایتهای واقعی، «Des» انتخابی درخشان است؛ سریالی کوتاه، دقیق و تأثیرگذار که تا مدتها بعد از پایان، ذهن را رها نمیکند.
***
- آلبوم موسیقی: The Astounding Eyes of Rita – انور براهیم
«چشمان شگفتانگیز ریتا» اثری است از انور ابراهیم، آهنگساز و نوازنده عود تونسی که با تلفیق سنت موسیقی عربی و جَز مدرن اروپایی، جهانی شاعرانه و درعینحال نو خلق کرده است. این آلبوم که در سال ۲۰۰۹ توسط کمپانی ECM منتشر شد، نمونهای درخشان از «جاز مدیترانهای» به شمار میآید؛ جریانی که بهجای پیروی از فرمهای کلاسیک جاز آمریکایی، بر بداههنوازی آرام و فضای باز تکیه دارد و سازهای محلی را در کنار کلارینت باس و کنترباس مینشاند.
قطعات آلبوم همچون صحنههایی از یک فیلم درونی هستند: «The Lover of Beirut» با ملودی محزون عود آغاز میشود و در ادامه، ضربآهنگ نرم پرکاشن شنونده را به دل کوچههای سنگفرش خاور مدیترانه میبرد. «Dance with Waves» حس رهایی دریا را زنده میکند و «Waking State» گفتوگویی ظریف میان عود و کلارینت باس است. هر نت، دعوتی است برای توقف و گوش دادن عمیق؛ موسیقیای که در آن سکوت بهاندازه صدا معنا دارد.
فضای صوتی آلبوم سرشار از ظرافت و تعادل است. اجرای نوازندگان – انور ابراهیم (عود)، کلارینت باس، کنترباس و پرکاشن – با حساسیتی کمنظیر انجام شده و مهندسی صدا به شیوهی خاص کمپانی ECM، شفافیتی کریستالی به ضبط بخشیده است. شنونده حس میکند در استودیویی مینیمال نشسته و نوازندگان در چند قدمی او در حال گفتوگوی موسیقایی هستند.
«The Astounding Eyes of Rita» نه فقط برای دوستداران جاز، بلکه برای هر کسی که میخواهد لحظاتی آرام، مراقبهای و درعینحال سرشار از تخیل را تجربه کند، انتخابی فوقالعاده است. این آلبوم پلی میزند میان فرهنگها و حسها؛ از کوچههای تونس تا کافههای وین و پاریس، و نشان میدهد چگونه موسیقی میتواند مرزهای جغرافیا و زبان را درنوردد. اگر در پی آوایی هستی که هم اصالت شرقی داشته باشد و هم لطافت جاز اروپایی، شنیدن این آلبوم تجربهای فراموشنشدنی خواهد بود.