بستهی معرفی آثار هنری فروردین ۱۴۰۳
- یک کتاب: کشتن مرغ مینا – هارپر لی/ سروش علینژاد
- یک فیلم: دشمن 2013 – دنی ویلنو/ فرشاد صحرایی
- یک آلبوم موسیقی: ملکه مرده است – The Smiths/ فرشاد صحرایی
- یک سریال: تد لاسو 2020 – بیل لارنس/ سروش علینژاد
***
- کشتن مرغ مینا – هارپر لی (نشر امیرکبیر – ترجمهی فخرالدین میررمضانی)
سروش علینژاد
«کشتن مرغ مینا» اثری ادبی است که از سال ۱۹۶۰ پس از انتشار، بسیاری از خوانندگان را توانست به خود جذب کند. این رمان برندهی جایزهی پولیتزر است و توسط نویسندهی آمریکایی «هارپر لی» نوشته شده. در ایران این رمان با ترجمههای مختلفی منتشر شده است که به عقیدهی نگارنده، ترجمهی «فخرالدین میرزمانی» در مقایسه با دیگر آثار، دقیقتر بنظر میرسد. در این کتاب، موضوعاتی نظیر نابرابری نژادی، اخلاقیات و بررسی جهان کودکی و نوجوانی در آلاباما در دههی ۱۹۳۰ بررسی میشوند. داستانگویی قوی، شخصیتهای بهیادماندنی و نظریهپردازی اجتماعی عمیق، «کشتن مرغ مینا» را به یک رمان اثرگذار در تاریخ ادبیات آمریکا تبدیل کرده است که میتواند با خوانندگان همه نسلها ارتباط برقرار کند.
این رمان از زبان «اسکات فینچ»، دختر جوانی که در شهری خیالی بزرگ میشود، روایت میشود. از طریق او، ما مسائل عمیق اجتماعی جامعهی آن زمان آمریکا را مشاهده میکنیم. داستان اصلی مربوط به پدر اسکات، آتیکوس فینچ، یک وکیل بااصول است که باید از «تام رابینسون»، مردی سیاهپوست که به تجاوز به یک زن سفیدپوست متهم شده است، دفاع کند. همچنین، آتیکوس در برابر نگرشهای نژادپرستانهای که در شهر رایج است، میایستد و تلاش میکند فرزندان خود را هم با چنین رویکردی رشد دهد.
یکی از مهمترین نکات مثبت این رمان، توسعهی شخصیتهایی بینقص توسط هارپر لی است. هر شخصیت، با جزئیات پیچیده و جذاب روی کاغذ زنده میشود!. در طول داستان شاهد بزرگشدن اسکات فینچ هستیم و از طریق او دیدگاههای مختلف مردم آلاباما را درباره مسائل مختلف میبینیم.
«کشتن مرغ مینا» به طور مستقیم به مسئله حساسیتزدایی نژادی میپردازد. در دوران قوانین «جیم کرو» و تفکیک نژادی، این رمان واقعیتهای سخت نژادپرستی سیستمی را نشان میدهد و باورهای جاریِ در جامعه را به چالش میکشد. هارپر لی، از طریق وقایع در داستان، به نابرابری ذاتی یک جامعه که بر اساس رنگ پوست افراد را مورد قضاوت قرار میدهند، اشاره میکند.
علاوه بر موارد بالا، رمان به موضوعاتی مثل اخلاق، همدردی و مواردی از این دست میپردازد. این رمان پیچیدگیهای طبیعت انسان را بررسی میکند و روشنی و تاریکی ذاتی افراد را آشکار میسازد. عنوان رمان به تنهایی یک تشبیه تلخ است و به خوانندگان به خاطر وجود تبعیضهای مختلف در جامعه هشدار میدهد.
سبک نوشتار هارپر لی به سادگی و روانبودن معروف است. توصیفات او سبب میشود که مخاطب در دههی ۳۰ میلادی غرق شود و با شخصیتها همراهی کند. داستان دارای نمادها و استعارههایی غنیست و خوانندگان را به تفکر در عمق لایههای معنایی اثر دعوت میکند.
رمان، نه تنها یک اثر ادبی برجسته در تاریخ ادبیات آمریکاست، بلکه مجموعهایست از نظریات اجتماعی. توانایی هارپر لی در برخورد درست با موضوعات مختلف و دشوار کاملا مشهود است. در کنار این نکته، میتوان ظرافتهای ادبی این نویسنده را نیز به خوبی دید.
این رمان را به کسانی که علاقهمند به ادبیات آمریکا هستند و دوست دارند رمانی را بخوانند که به تبعیضهای نژادی میپردازد و خواننده را در موقعیتهای مختلف اخلاقی قرار میدهد پیشنهاد میکنم.
***
- دشمن Enemy 2013 – دنی ویلنو
فرشاد صحرایی
«دشمن» محصول سال ۲۰۱۳ فیلمی مرموز و روانشناختیست که ذهن را به خود درگیر میکند و واقعیت را به چالش میکشد. این فیلم ساختهی «دنیس ویلنوو»ست که پیش از این آثاری چون «بلید رانر ۲۰۴۹» را در کارنامهی خود دارد.
دشمن، داستان «آدام بل»، یک استاد دانشگاه ناامید است که ناگهان درگیر مسائلی عجیب میشود. زندگی آدام که یک روند یکنواخت را طی میکند، ناگهان در شرایطی عجیب دستخوش تغییر میشود. آدام، فردی عین خودش را ملاقات میکند!. هنگامی که مرزها بین زندگی آنها مبهم میشوند، شرایطی دلهرهآور به وجود میآید که آنها را در مسیری خطرناک قرار میدهد.
فیلم فضایی ناامن برای مخاطب ایجاد میکند که پس از پایان اثر همچنان در ذهن باقی میماند. دقتی که در فیلم به جزئیات و نمادها اختصاص داده شده است، مخاطب را به تفکر درباره معانی پنهان آن و کاوش در اعماق داستان وامیدارد.
دشمن از روایت متداول داستانگویی فراتر میرود و بینندگان را با چالشهای ذهنی زیادی همراه میسازد که تفسیر آن کار سادهای نیست. این فیلم به موضوعاتی از جمله هویت، دوگانگی و جنبههای تاریک روان انسان میپردازد و احساسات مختلف انسانی را از ابتدا تا انتها به تصویر میکشد. با بازکردن لایههای روایت، بیننده دائما با پرسشهای گوناگونی مواجه میشود که عمق بیشتری به فیلم میدهد.
اگر به تجربهی متفاوتی از سینما علاقهمندید دشمن فیلم مناسبی برای شماست.
***
- ملکه مرده است – The Smiths
فرشاد صحرایی
اسمیث مطرحترین گروه شهر منچستر انگلیس است که با موزیک گیتارمحور، طرز لباس پوشیدن منحصربفرد و ترانههایی در وصف عشقهای روزمره و نظام سرمایهداری سردمدار موسیقی راک دههی ۸۰ شد.
این گروه به رهبری مشترک موریسی (خواننده و ترانهسرا)، جانی مار (گیتاریست) در طول پنج سال فعالیتش ۴ آلبوم منتشر کرد که همگی با استقبال مردم و منتقدین روبرو شدند.
سومین آلبوم این گروه، «ملکه مرده است» در سال ۱۹۸۶ منتشر شد. این آلبوم که نقطهی عطف اسمیث به شمار میرود. حاوی ده قطعه است که همگی توسط موریسی نوشته شدهاند. عنوان این اثر برگرفته از رمان «آخرین خروجی بروکلین» به قلم هوبرت سلبی جونیور است و عکسی از آلن دلون در فیلم «شکستنخورده» روی جلدش نقش بسته است.
پس از انتشارش منتقدین طنز تلخ موریسی را ستودند و آرپژهای جانی مار را ستون فقراتش برشمردند. نشریهی NME این آلبوم را دومین آلبوم انگلیسی برتر تاریخ دانسته و مجلههایی از جمله رولینگاستون هم آن را در لیست آلبومهای برتر خود ثبت کردهاند.
از ویژگیهای این گروه میشود به رئالیسم اجتماعی و طنز سیاه موریسی اشاره کرد که ریشه در مکتب ظرفشویی دههی ۶۰ دارد. جانی مار که استفاده نکردن از پاورکورد را قانون خود میداند سعی کرد با اجتناب از موزیک سینثمحور آن دوره، به مقابله با جریان پاپ غالب دههی ۸۰ بپردازد.
گروههای بریتپاپی از جمله اویسیس، اسمیثس را الگوی پرداختن به زندگی حاشیهشهری جوانان انگلیس برشمردهاند.
ترانهی منتخب ما از این گروه قطعهی There is a light that’s never go out است که مخاطبان سینما احتمالاً آن را در «فیلم ۵۰۰ روز سامر» به خاطر میآوردند.
***
- تد لاسو Ted Lasso 2020 – بیل لارنس
سروش علینژاد
«تد لاسو» یک سریال کمدی-درام جذاب است که در زمان پخش خود توانست مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند. این سریال در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و به سرعت به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد، همزمان با جذب مخاطب زیادی که داشت توانست تحسین منتقدین را هم با خود همراه داشته باشد. «تد لاسو» تجربهای تازه و آرامشبخش از تماشایی را ارائه میدهد که مرزهای سریالهای ورزشی را به چالش میکشد. سریالی که هر اپیزود آن میتواند همانند یک جلسه تراپی عمل کند!
این سریال روایت کاراکتریست به همین نام، «تد لاسو»، با بازی برجسته «جیسون سودیکیس». تد، یک مربی فوتبال آمریکایی است که به طور غیرمنتظرهای برای مدیریت یک تیم فوتبال انگلیسی به نام، «اف سی ریچموند» انتخاب میشود. او هیچ تجربهای در زمینه فوتبال و هیچ اطلاعاتی درباره فرهنگ فوتبال بریتانیا ندارد. ورود تد با تردید هواداران روبرو میشود، همانطور که بازیکنان و دیگر افراد کادر فنی نیز به تواناییهای او شک دارند.
با این حال، خوشبینی، مهربانی و روشهای آموزشی غیرمعمول تد به تدریج بازیکنان و کادر فنی را به خود جلب میکند. با پیشروی سریال، روش تد مسئله را فراتر از زمین فوتبال میبرد و به نوعی ذهنیت بازیکنان را تغییر میدهد. او تیم را به داشتن ایمانبهخود تشویق میکند، احساس همبستگی را در بینشان تقویت میکند و علاقه واقعی به بازی را در آنها به وجود میآورد.
در اصل، «تد لاسو» یک سریال درباره امید، انسجام و قدرت ارتباطات انسانی است. این سریال به موضوعات رشد فردی، فرصتهای دوباره و اهمیت همدلی در جهان امروز میپردازد. این سریال همچنین درباره مسائل و موضوعات پیچیدهتری مانند سلامت روان، مردانگی سمی و تأثیر روابط شخصی بر موفقیت حرف میزند.
«تد لاسو» دارای مجموعهای از بازیگران است که به خوبی توانستهاند شخصیتهای مختلف داستان را به تصویر بکشند. از مالک تیم «ربکا ولتون» (با بازی هانا وادینگهام) تا کاپیتان خشن تیم «روی کنت» (با بازی برت گلدستین). هر شخصیت عمق و پیچیدگی خاص خود را به داستان میبخشد. روابطی که بین شخصیتها شکل میگیرد، صمیمیست و ارتباط عاطفی خاصی را با مخاطبان برقرار میکند.
«تد لاسو» یک سریال برجسته است که مرزهای آثار مربوط به ورزش را به چالش میکشد و میتواند پیوند مناسبی بین سینما و فوتبال برقرار کند. این سریال طنز، درام و لحظات خوشی را برای مخاطب پدید میآورد و بینندگان را با خود همراه میکند. تد لاسو را به کسانی که حتی به فوتبال علاقه ندارند هم پیشنهاد میکنم چرا که بی تردید تجربهی خوبی را برای شما رقم میزند.