بستهی معرفی آثار هنری آذر ۱۴۰۲
- یک کتاب: چیزهای کوچک اینچنینی – کلر کیگن
- یک فیلم: اوپنهایمر 2023 – کریستوفر نولان
- یک انیمیشن: لئو 2023 – رابرت اسمیگل
- یک آلبوم موسیقی: 2 (2012) – مک دیمارکو
***
- چیزهای کوچک اینچنینی – کلر کیگن
سروش علینژاد
کتاب «چیزهای کوچک اینچنینی» رمانیست کوتاه در ۸۲ صفحه که در قالب هفت فصل روایت میشود. «کلر کیگن» نویسندهی این رمان، داستانی خیالی را در یکی از روستاهای کوچک ایرلند روایت میکند. روایتی دربارهی «بیل فرلانگ» که با همسر و دو دختر خود زندگی آرامی را میگذراند. اما در یکی از این روزها او با وضعیتی غیرانسانی در صومعهی روستا مواجه میشود که نقطهی شروع چالشهای او و رمان است. بیل نمیتواند موضوع را فراموش کند و در یک دوراهی اخلاقی قرار میگیرد. همانطورکه بالاتر اشاره کردیم داستان و شخصیتهای آن خیالی هستند اما کلیت رمان ارجاعیست به وقایعی که در مجموعه رختشویخانههای مگدالن در ایرلند رخ داد که تعداد زیادی از زنان و دختران در این موسسات محبوس نگاه داشته شده و مجبور به کار اجباری بودند. همانطور که از اسم رمان میشود فهمید کلر کیگن اتفاقات کوچک و پیش پا افتاده را به شکلی دقیق و تاثیرگذار شرح داده. این امر سبب شده تا پرداخت شخصیتها به خوبی انجام شود و خواننده به فکر فرو برود. من رمان را با ترجمه «محمد حکمت» از نشر نون مطالعه کردم. توضیح جزییات و المانهای فرهنگ بومی ایرلند در پانوشتها به فهم بهتر داستان کمک زیادی میکند. رمان را به کسانی که تمایل دارند با فرهنگ ایرلند آشنا شوند و به دنبال یک رمان کمحجم هستند که از کیفیت بالایی برخوردار باشد پیشنهاد میکنم. همچنین از این رمان فیلمی به همین نام به کارگردانی «تیم میلانتس» و نویسندگی «اندا والش» ساخته شده که در سال ۲۰۲۴ اکران خواهد شد.
***
- اوپنهایمر 2023 – کریستوفر نولان
اسماعیل شهیدی
اوپنهایمر، فیلمی در ژانر بیوگرافی و حماسی است به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان که در سال ۲۰۲۳ اکران شد. داستان فیلم دربارهٔ زندگی جی. رابرت اوپنهایمر، فیزیکدان نظری آمریکایی است که به عنوان «پدر بمب اتمی» شناخته شده و کیلین مورفی نقش وی را در فیلم ایفا کرده است. این ششمین همکاری مشترک نولان و مورفی است. میلی بلانت در نقش همسر اوپنهایمر، مت دیمون در نقش رئیس پروژهٔ منهتن لسلی گرووز، رابرت داونیجونیور در نقش عضو کمیسیون انرژی اتمی ایالات متحده لوئیس استراوس و فلورنس پیو در نقش معشوقهٔ کمونیست اوپنهایمر، جین تتلاک حضور دارند. دیگر بازیگران شامل جاش هارتنت، کیسی افلک، رامی ملک و کنت برانا میشوند.
موسیقی متن فیلم اوپنهایمر توسط لودویگ گورانسون ساخته شدهاست. او قبلاً نیز موسیقی فیلم تنت به کارگردانی کریستوفر نولان را ساخته بود.
این فیلم با فرمت ۶۵میلیمتری و به صورت آیمکس تصویربرداری شده و قسمتهایی از آن برای نخستینبار در تصویربرداری آنالوگ سیاهوسفید آیمکس فیلمبرداری شده. نولان مانند آثار قبلی خود از جلوههای طبیعی و حداقل تصویرسازی تولیدشده توسط کامپیوتر استفاده کرده است.
یکی از بزرگترین اخبار پیرامون اوپنهایمر این بود که این فیلم، نخستین اثر نولان بود که خارج از کمپانی برادران وارنر ساخته شد. نولان از فیلم «بیخوابی» به بعد و برای حدود دو دهه، استودیوی «برادران وارنر» را خانهاش نامیده بود تا اینکه رابطهشان بالأخره در دوران پاندمی ویروس کرونا به مشکل خورد. دلیل این اختلاف نظر در خصوص اکران «تنت» و تصمیم استودیو مبنی بر عرضه تمام فیلمهای سال ۲۰۲۱ خود با الگوی اکران سینمایی و پخش مجازی همزمان فیلمها در «اچبیاو مکس» برای ۳۱ روز بود. نولان علنی از این طرح انتقاد کرد تا پایان همکاریاش با برادران وارنر رقم بخورد.
استودیو یونیورسال وعده پنجره اکرانی بهتر را به کریستوفر نولان داد تا بتواند او را جذب کند. طبق گزارشها، فیلم اوپنهایمر حدود ۱۰۰ روز روی پرده سینماها بود که حتی از معیار روزگار پیش از کرونا -که ۹۰ روز بود- هم فراتر بود.
داستان این اثر در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم و حول محور دستاندرکاران ساخت بمب اتم اتفاق میافتد. زمانی که یک مقام آمریکایی به نام لزلی گرووز از دانشمندی به نام رابرت اوپنهایمر میخواهد که روی یک پروژه بزرگ و مخفی در منهتن کار کند. اوپنهایمر و تیمش سالها روی این پروژهی خطرناک کار میکردند. رابرت اوپنهایمر میان دو راهیای اخلاقی قرار میگیرد. جایی که باید تشخیص دهد پایان دهنده جنگ است و یا قاتل بسیاری از انسانهایی که شاید در جنگ حتی کوچکترین تاثیری نداشته باشند. یا بعبارتی، آیا هدف وسیله را توجیه میکند یا خیر؟!
این فیلم کریستوفر نولان در حقیقت اقتباسی است از کتاب پرومتهی آمریکایی: پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر. کتاب پرومتهی آمریکایی اثر «کای برد» و «مارتین جی شروین» دو نویسنده مطرح میباشد. نوشتن این کتاب ۲۵ سال طول کشیده و سرانجام در سال ۲۰۰۵ منتشر شده. این دو نویسنده با صدها نفر مصاحبه کردند و بیش از ۲۶۰۰۰ سند برای نوشتن این کتاب جمعآوری کردند. این کتاب بر اساس زندگی اوپنهایمر، خالق بمب اتمی نوشته شده و جوایزی مانند جایزهی پولیتزر، جایزهی داف کوپر، جایزهی کتاب سال شیکاگو و جایزهی بهترین کتاب مجله دیسکاوری را از آن خود کرده است.
***
- لئو 2023 – رابرت اسمیگل
سروش علینژاد
انیمیشن Leo ساختهی جدید کارگردان و کمدین آمریکایی «رابرت اسمیگل» است که اخیرا از شبکهی نتفلیکس منتشر شده. صداپیشهی کاراکتر اصلی انیمیشن و ایدهپرداز این پروژه «آدام سندلر» است که توانسته یک فیلم موزیکال باکیفیت را برخلاف اغلب انیمیشنهای این روزها ارائه کند. قهرمان فیلم یک مارمولک 74 ساله است که همراه دوست لاکپشتش تمام عمر خود را در ویترینی در کلاس پنجم دبستان گذرانده است. طی اتفاقی او متوجه میشود که تنها یک سال دیگر از عمرش باقیست. موضوعی که او را به صورت جدی با مسئله مرگ مواجه میکند و به این فکر میاندازد که باید در اندک زمان باقی مانده به زندگی خود معنا ببخشد. نکتهای که از همان آغاز نشان میدهد با یک انیمیشن موزیکال و کودکانهی صرف روبرو نیستیم. لئو تلاش میکند برای فرار. اما در ادامه داستان به نحوی پیش میرود که لئو در قامت یک معلم-تراپیست! ظاهر میشود و در برخورد با دانشآموزان تلاش میکند تجربههای خود را به آنها منتقل کند و مشکلاتشان را برطرف نماید. داستان در فضایی صمیمی نکات آموزنده و مفیدی را به مخاطب خود میرساند. مخاطبی که در اینجا هم کودکان هستند و هم بزرگسالان. شخصیتهای انیمیشن به درستی باز میشوند و با توجه به اقتضای سنی مخاطبین از پیچیده شدن اجتناب میکند. تمایز بین آنها و نکاتی که در برخورد با هرکدامشان مطرح میشود به درستی به نمایش گذاشته شده است. نکاتی آموزنده که میتواند کودکان و والدینشان را به فکر فرو ببرد. در مجموع لئو را میتوان یکی از فیلمهای مهم امسال دانست که نقطه قوت آن روایت دقیق و درستش است. اما در کنار آن از کرکترهای داستان، انیمیشن باکیفیت و صداپیشههای جذابش نیز باید یاد کرد.
***
- 2 (2012) – مک دیمارکو
فرشاد صحرایی
اولین آلبوم استودیویی مک دمارکو نقطهی عطفی در عامپسند کردن ژانر ایندیراک به شمار میرود. این آلبوم یازده ترکه کر سال ۲۰۱۲ منتشر شد توانست با تیون گیتار منحصربفرد، فضای ساده و گیرا، و لحن عامیانهی متن ترانههایش نظر مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کند. به طوری که نشریهی پیچفورک از آن به عنوان یکی از بهترین آلبومهای دههی گذشته یاد کرده است.
کارشناسان موزیک سادهی مک دمارکو را که تلفیقی از ریفهای گیتار «شوگی اوتیس» و سینثهای «هارومی هوسو»ست را «سافتراک» و «اسلکرراک» برشمردهاند. اما خود او نام «جیزجَز» را برای سبک خود انتخاب کرده و حتی این اسم را برای استودیویش برگزیده است.
مک دمارکو که در زمان ضبط این آلبوم از خانوادهی خود جدا شده بود در مصاحبهای اعلام کرده در حالیکه زیرپوش به تن داشته ترانههای این آلبوم را رکورد کرده است. همچنین او برای دست یافتن به لحن صدای مورد نظرش از گیتارهای و تجهیزات قدیمی کمک گرفته. اکثر ترانههای این آلبوم درمورد زندگی شخصی وی هستند، از ترانهی «شریل» که درمورد مرگ مادربزرگش است تا ترانهی «پختن یک چیز خوب» که در واقع به عنوان عذرخواهیاش از خانوادهش شمرده میشود.
قطعهی «غزلی برای وایسروی» نه تنها از مهمترین آثار این آلبوم به شمار میرود بلکه تمام عناصر تعیینکنندهی این موسیقیدان را داراست. همانطور که از اسمش پیداست این ترانه، عاشقانهای برای برند سیگار مورد علاقهی او یعنی «وایسروی» است!