Tag Archives: فرشاد صحرایی

داستان کوتاه «چرا دیگر نمی‌توانم بدون این‌که بخندم به یک زیرانداز سفری نگاه کنم؟» – یوکیکو موتویا

یوکیکو موتویا

رفته بود داخل، بنابراین هیچ راهی نبود که او دیگر بیرون نرود. تنها چیزهایی که در آن‌جا بودند یک قالیچه و یک آینه بود. او آن‌جا چکار می‌کرد؟ لباس‌های‌مان را امتحان می‌کرد، البته. بی‌وقفه، از بعد از ظهر تا الان. هر وقت از او می‌پرسیدم: «اون‌جا چیکار می‌کنی خانوم؟» او …

Read More »

چشمه – داستانی از فرشاد صحرایی

فرشاد صحرایی

و اوست كسى كه آسمان‌ها و زمين را در شش هنگام آفريد و عرش او بر آب بود تا شما را بيازمايد كه كدام‏ يك نيكوكارتريد و اگر بگويى شما پس از مرگ برانگيخته خواهيد شد قطعا كسانى كه كافر شده‏‌اند خواهند گفت اين [ادعا] جز سحرى آشكار نيست. سوره …

Read More »

ترانه هروئین – لو رید (ترجمه: فرشاد صحرایی)

لو رید

معمولا وقتی اسم لو رید به گوش مخاطب می‌رسد، اولین چیزی که به ذهنش خطور می‌کند تصویر موزی است که اندی وارهول برای آلبوم اولشان طراحی کرده بود. مضمون ترانه‌های لو رید هم مانند برخی از آثار اندی وارهول حول محور زندگی شهری و مصرف مواد مخدر هستند. او را …

Read More »