مبحث موجودات فضایی از دههی شصت که فضاپیمای آپولو ۱۱ در ماه فرود آمد تا سال ۲۰۲۳ که بقایای مصنوعیشان در دانشگاه مکزیک جنجال به پا کرده همیشه از موضوعات داغ هنرمندان بوده. فیلمسازانی مانند اسپیلبرگ سعی کردهاند با فیلمهای عظیمی مانند «جنگ دنیاها» به تقابل دو موجود هوشمند بپردازند و نویسندگانی مانند داگلاس آدامز تلاش نموندهاند تا با این استعاره سوالهای فلسفی بشریت را مورد کنکاش قرار دهند.
اما ترانهی «از آسمون اومد» گروه کریدنس کلیرواتر ریوایول رویهی دیگری در پیش گرفته. موضوع این ترانه از جایی شروع میشود که یک شی ناشناس در مزرعهای فرود میآید و پس از آن هر کسی سعی میکند برداشت خود را از فرودش به جامعه بقبولاند. برای مثال رونالد ریگان فرماندار وقت کالیفرنیا این اتفاق را دسیسهی کمونیستها میداند و پاپ از این حادثه به عنوان نشانهی آخرالزمان یاد میکند!
در واقع جان فاگرتی یک ترانهی علمی-تخیلی ننوشته، بلکه یک ترانهی اعتراضی درمورد پیشداوری، کاپیتالیسم و پوپولیسم با ریتم راکاندرول چاک بری ساخته که هدفش نقد وضعیت سیاسی دنیاست.
در ادامه میتوانید، متن این ترانه را با ترجمهی «فرشاد صحرایی» بخوانید:
[Verse 1]
Oh, it came out of the sky, landed just a little south of Moline
Jody fell out of his tractor, couldn’t believe what he seen
Laid on the ground and shook, fearing for his life
Then he ran all the way to town screaming “It came out of the sky”
اون [چیز] از آسمون فرود اومد، یه کم پایینتر از جنوبِ شهر مولین
جودی از تراکتورش افتاد روی زمین، نمیتونست چیزی رو که دیده باور کنه
روی زمین دراز کشیده بود و میلرزید، ترس جونش رو داشت
بعد همهی راه رو به سمت شهر دوید و داد زد «اون [چیز] از آسمون اومد»
[Verse 2]
Well, a crowd gathered ’round and a scientist said it was marsh gas
Spiro came and made a speech about raising the Mars tax
The Vatican said, “Woe, the Lord has come”
Hollywood rushed out an epic film
And Ronnie the Popular said it was a communist plot
خب، یه عده جمع شدن و یه دانشمند گفت گاز متان بود
اسپیرو (معاون رییسجمهور وقت آمریکا) اومد و یه سخنرانی درمورد افزایش مالیات مریخ ایراد کرد
واتیکان گفت «وای، خدا اومد»
هالیوود به عجله افتاد تا یه فیلم حماسی بسازه
و رانی محبوب (منظورش رونالد ریگانه) گفت توطئهی کمونیستها بود
[Verse 3]
Oh, the newspapers came and made Jody a national hero
Walter and Eric said they’d put him on a network TV show
The White House said, “Put the thing in the Blue Room”
The Vatican said, “No, it belongs to Rome.”
And Jody said, “It’s mine, but you can have it for seventeen million.”
روزنامهها اومدن و از جودی یه قهرمان ملی ساختن
والتر و اریک گفتن (مجریهای معروف) میخوان دعوتش کنن به شوی تلویزیونیشون
کاخ سفید گفت «اون چیز رو بذاریم توی اتاق آبی» (اتاقی در کاخ سفید که متعلق به مقامات دیپلماتیکه)
واتیکان گفت «نه، متعلق به رُمه»
و جودی گفت «مال منه، ولی میتونید در عوض هفده میلیون دلار بردارینش»
[Outro]
Oh, it came out of the sky, landed just a little south of Moline
Jody fell out of his tractor, couldn’t believe what he seen
Laid on the ground and shook, fearing for his life
Then he ran all the way to town screaming “It came out of the sky”
اون [چیز] از آسمون فرود اومد، یه کم پایینتر از جنوبِ شهر مولین
جودی از تراکتورش افتاد روی زمین، نمیتونست چیزی رو که دیده باور کنه
روی زمین دراز کشیده بود و میلرزید، ترس جونش رو داشت
بعد همهی راه رو به سمت شهر دوید و داد زد «اون [چیز] از آسمون اومد»