Tag Archives: مهدی موسوی، شعر

شعری از مهدی موسوی

من خودکشیِ یک جسدم که وجدان گرفته است عذابم! یا تیغِ روی شاهرگم باش، یا سم بریز توی شرابم   مستی و از نگاه تو مستم، من واقعاً شبیه تو هستم آشفته مثل موی تو در باد، مانند چشم‌هات خرابم   گنجشکی‌ام که لانه ندارد، رؤیای عاشقانه ندارد دریای تو …

Read More »