دکلها را ببینو دم نزن که چرا مردهای! خوابت را که از دندهی چپ بلند شده ببینو دم نزن که چرا آشوبی! دختر توی سرت زار میزند توی سرت دف میزند دختر را ببین دختر را ببین دف میزند توی سرت _ازت باردارم ای دکل مذبوح! چکههای سیاهِ غلیظ توی …
Read More »