سه گام بر نردبان نوشتار
مولف: هلن سیکسو
مترجم: ماهان تیرماهی
تعداد صفحات: ۱۹۱
نشر ناهید
هلن سیکسو، منتقد ادبی، فیلسوف، نمایشنامهنویس و فمنیست فرانسوی است که بیش از ۴۰ عنوان کتاب و ۱۰۰ مقاله به رشتهی تحریر درآورده و از نویسندگان متاثر از ژاک دریدا، موریس بلانشو، زیگموند فروید و ژاک لاکان است.
مشهورترین کتابش “خندهی مدوسا” نام دارد و ژاک دریدا معتقد بود که سیکسو بزرگترین نویسندهی معاصر فرانسه است.
کتاب “سه گام بر نردبان نوشتار” از دیگر آثار درخشان این نظریهپرداز ادبیست که توسط «ماهان تیرماهی» ترجمه و از طریق نشر «ناهید» منتشر شده است.
این کتاب به نوعی چالشهای ذهنی نویسنده با پدیدهی «نوشتار» است که به شکلی شبهداستانی روایت میشود. روایت وضعیتهایی در پدیدهی نوشتار که معمولا خوانندگان آثار ادبی بیاعتنا از کنارشان عبور میکنند. مرگ و نسبت آن با نوشتار از موضوعات مهم این کتاب است که در جایجای آن به موضوع اشاره میشود همچنان که در کتاب میخوانیم: «برای شروع [نوشتار] به یک مرگ نیاز داریم. مرگی حی و حاضر!» و کلیت کتاب همانطور که اشاره شد، چالشهای درونی و ذهنی مولف است با آنچه که باید -و نمیتواند- بنویسد. چرا که سیکسو نوشتن را یکی از ابزارهای ظریف، صعب و خطرناکِ موفقیت در اعتراف به اعترافناشدنیها میداند و برخلاف آموزش نوشتار (براساس اسم کتاب) آنچه در لوای این کتاب به مخاطب القا میشود این است که آیا توانایی اعتراف (نوشتن نانوشتنیها) را دارد؟ و از نوشتن سیاهچالهای میسازد از استعارهها، پرسشها و همراه کردن مخاطب با سیل عظیمی از چالشهای ذهنی جدید درباب نوشتن. همانطور که در متن کتاب میگوید:
«تنها کتابی که ارزش نوشتن دارد، کتابی است که جسارت یا قدرت نوشتنش را نداریم. کتابی که رنجمان میدهد (مایی که مینویسیم)، کتابی که ما را به لرزه میافکند، شرمسارمان میکند و خونمان را میریزد. این نبردیست علیه خودمان، علیه مؤلف؛ از ما دو یا یکی بایست شکست بخورد، یا بمیرد.»
در آغاز عشق بود: روانکاوی و ایمان
مولف: ژولیا کریستوا
مترجم: مهراد پارسا
تعداد صفحات: ۸۰
نشر شَوَند
همانطور که خود کریستوا هم میگوید، قراردادن دو واژهی «ایمان» و «روانکاوی» و ساحتهای تجربهای که هر کدام ترسیم میکنند، نشان میدهد که این دو ساحت یا با هم همخوان هستند و یا کماکان دو نیروی متخاصمِ سازشناپذیرند و در این کتاب مولف سعی کرده که هر دو خوانش را با رویکردی روانزبانشناختانه بررسی کند.
او برخلاف لکان به جای زبان، عواطف را در مرکزیّت ناخودآگاه قرار میدهد و حتی پا را فراتر گذاشته و به ضعف نظریهی لکان به دلیل غفلت از اهمیت بنیادین عواطف اشاره میکند و البته که همچنان مبنا را بر ایدهی لکان-ضرورت وجود رابطهی دیالکتیکی میان امرخیالی و امر نمادین برای دست یافتن به امر واقع قرار میدهد.
جنبهی تاثیرگذار این کتاب تأکید مولف بر ساختار روانشناختیِ دین و پیوندی است که با آسیب روانی دارد. توضیحات دراماتیک او دربارهی فرد بیماری که به سیستم هذیانی دچار است، شاهدیست بر وجود پیوند میان دین و تحقق آرزوهای موهوم و هذیانی؛ که اندیشهی کریستوا در این زمینه با فلسفهی اگزیستانسیال طنینانداز میشود.
به اعتقاد کریستوا روانکاوی زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که عواطف و انرژیهای نشانهای در سطح ناخودآگاه متبلور شوند و رابطهای عاشقانه میان آنالیست و آلیزان ایجاد شود تا بدین صورت، آنالیزان از بند توهمات حفاظتی رها شود و سرانجام به بیان خود کریستوا که میگوید: بیماری که بخت بیشتری داشته باشد، کار را با میلی احیاشده برای پرسش کردن از همهی حقایق متداول به پایان میبرد؛ و مانند روزگار هراکلیتوس، بار دیگر میتواند بچگی کند و دست به بازی بزند.
این کتاب از این جهت ارزشمند است که پرسشهای تازهای برای خوانندگان ایجاد میکند و از طرفی کریستوا را در صف دیگر روانکاوان فرانسوی طراز اول از جمله روستانگ و پیرا اولاگنیه قرار میدهد که هرچند فاصلهی خود را با روانشناسی لکانی حفظ میکنند، دیدگاهها و نظریات تر و تازهای هم برای روانکاوی به ارمغان میآورند.
پانوشتها:
۱. ژولیا کریستوا (۱۹۴۰-بلغارستان)، روانکاو، زبانشناس و نظریهپرداز فمنیست در فرانسه.
۲. ژاک لکان (۱۹۰۱-۱۹۸۱)، پزشک، فیلسوف و روانکاو فرانسوی که به خاطر ایدهی «بازگشت به فروید» و رسالهای که در آن ناخودآگاه را به یک زبان ساختارمند کرده معروف شد.
مبدع ایدهی امرخیال، امرنمادین و امرواقع.
۳. آنالیزان: بیمار، آنالیست: روانکاو
اسماعیل شهیدی