بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر، مهوش شفیعی

شعری از مهوش شفیعی

مغزم پاشیده روی تنم زبان را   لباس از تن جهان افتاده است من در خیایان‌هایی شلوغ اعلام می‌شوم توی اتوبان‌های بلند تعریف در چند خیابان آن‌طرف‌تر راه می‌روم و‌ آسمان هنوز در چشم‌های من باز مانده است   لباس از تن جهان افتاده است من از تن من افتاده …

بیشتر بخوانید »