شعری از محدثه عراقی می 2, 2022 شعر به گمونم که آسمون غم داشت مادرم پای دار قالی بود سال نحسی که چشم وا کردم سال قحطی و خشکسالی بود پدر از درد و غصه سر میرفت آرزو کرده بود پسر باشم مادرم هم به فکر اسم نبود زن همسایه خواس قمر باشم پدر اما یه … بیشتر بخوانید » اشتراک گذاری فیس بوک توییتر