روی پلههای کنسرواتور
مولف: دونالد بارتلمی
مترجم: شیوا مقانلو
تعداد صفحات: ۱۲۸
نشر افق
دونالد بارتلمی (۱۹۳۱-۱۹۸۹ آمریکا) نویسنده، خبرنگار، مدیر موزه و استاد دانشگاه هوستون بود که از بنیانگذاران اصلی رشتهی نویسندگی خلاق در این دانشگاه به شمار میرود. او نویسندهی پستمدرنی است که از نویسندگانی مثل آرتور رمبو، ساموئل بکت، گابریل گارسیا مارکز و… تاثیر پذیرفته و بر نویسندگانی مثل توماس پینچن تاثیرگذاشته است.
بارتلمی علاوه بر نویسندگانی که در بالا ذکر شد، از نویسندگان دیگری مثل کافکا و گوگول نیز تاثیر پذیرفته و بعضی منتقدان ادبی او را به علت طنز سیاه پسزمینهی آثارش، ساموئل بکت آمریکا نامیدهاند.
از این نویسنده کتابهایی چون پادشاه، پیشگفتاری بر هیچ، رابرت کندی از غرق شدن نجات یافت و زن اسیر توسط مزدک بلوری ترجمه و با نشر نی منتشر شده است. همچنین کتاب زر باران توسط احسان لامع با انتشارات نگاه، زن تسخیرشده با مترجمی شیوا مقانلو و توسط نشر چشمه، آماتورها با ترجمهی روحی افسر و توسط نشر کلاغ سفید و کتاب غم با ترجمهای از شهریار وقفیپور توسط نشر نیماژ منتشر شده است.
پرداختن به آثار نویسندگانی چون بارتلمی به علت امتناع از روشهای رایج داستاننویسی و نپرداختن به توصیف شخصیت، بسیار دشوار است که این مسئله درمورد آثار براتیگان و کوور هم صدق میکند. ریشهی این پیچیدگیها -به نقل از منتقدانی چون ریموند فدرمن، جو دوید بلامی و…- ظهور شیوهای جدید از داستاننویسی است که در آمریکا به وجود آمده. سبکی که نخستین جرقههایش در طیف وسیعی از جریانهای متنوعی از رویکردهای آوانگارد هنری زده شده که قبلا در قرن بیستم به اوج خود رسیده بودند.
این سبک از داستاننویسی درحال حاضر، ظاهر به جریان اصلی «سوپرفیکشن» تبدیل شدهاند که سوژههای بهتر، استراتژیهای داستانی محکمتر و فضاهایی تازهتر نسبت به روشهای مرسوم و رئالیستی داستانگویی دارند که توسط بااستعدادترین نویسندگان آمریکا همچون راسل بنکز، هری ماتیوز، ایمامو باراکا و… وارد دنیای ادبیات جهان شده است.
کتاب «روی پلههای کنسرواتور» یکی دیگر از آثار بارتلمی است که توسط شیوا مقانلو به زبان فارسی ترجمه شده است. این کتاب شامل ۱۲ داستان با عنوانهای گزارش، گروهبان، تایلند، قهرمانها، رییسجمهور، روی پلههای کنسرواتور، خداحافظی، حاشیهها، امپراطور، بالون، مدرسه و آریا است.
بارتلمی در این کتاب به صورت مشخص با مسایلی مانند جنگ، ازدواج، پدر شدن، کلیسا و حکومت به مخالف میپردازد و با ساختن موقعیتها و روایتهایی جذاب، مخاطب را دنبال خود میکشد.
در داستان «گروهبان» با قرار دادن شخصیت و مخاطب در معرض «همهچیز بخشی از نقشهی الهی است» سعی میکند بزرگروایتهایی همچون کلیسا را به چالش بکشد.
داستان «گزارش» با جملهی «گروه ما با جنگ مخالف است. اما جنگ ادامه دارد.» آغاز میشود. و این مخالفت با جنگ و ادامهدار شدن جنگ، تا انتها با مخاطب همراه میشود.
او با تصویر کشیدن چهرهی ترسناک جنگ، مخالفت خود را با هرگونه جنگی -مخصوصا جنگ ویتنام- اعلام میکند.
در داستان تایلند میخوانیم:
– ترسناک بود! صدای شیپورهای ترسناکشون همهجا رو برداشته بود. توی کیسه خوابت مینشستی و صدای شیپورهایی رو میشنیدی که از همهجا به گوش میرسید، از تمام اطرافت؛ بعد اسلحههاشون رو میقاپیدند و مثل مرغ پرکنده دور خودشون میچرخیدند…
اکثر داستانهای این کتاب با محوریت جنگ هستند و بارتلمی بجای اینکه به صورت مستقیمگویی مخالفتش را با جنگ اعلام کند، با خلق موقعیتها و فضاهای جنگی، باعث انزجار مخاطب از جنگ میشود و در لوای این موقعیتها با مفاهیمی که قبلتر ذکر به صورت ضمنی به مخالفت برمیخیزد. سبک نویسندگی بارتلمی و پیچیدگیهایش، متناسب با فضای پیچیدهی جنگ است، به طوری که آشوب ناشی از جنگ و فضای نوشتار و سبک او کاملا متناسب هستند.