«از فصل ماندن» شب کنار ما ایستاده بود و نغمههای زبانی دیگر را نجوا میکرد. جرأت دوستی در ما میمیرد و این به گمان گروه استعفاست ما -بیدفاع- میگوییم: نه «نه»ی ما باری هرم دود است دیگران سخنی -اگر هست- بگویند. ما خویش را در شک میبافیم هنگام …
بیشتر بخوانید »