بستهی معرفی آثار هنری اردیبهشت ۱۴۰۳
- یک کتاب: کتاب پسر – آندری نیکولایدیس/ سروش علینژاد
- یک فیلم: Godzilla minis one 2023 – Takashi Yamazaki/ سروش علینژاد
- یک سریال: Baby reindeer 2024 – Richard Gadd/ نیلوفر نعمتی
- یک آلبوم موسیقی: Tyranny 2014 – The Voidz/ فرشاد صحرایی
***
- کتاب پسر – آندری نیکولایدیس (نشر چشمه – محمدرضا فرزاد)
سروش علینژاد
بگذارید با اولین سطر از رمان آغاز کنیم. سطری که در همان اولین کلماتش، قرار خود را با خواننده میگذارد: «آخرش فهمیدم اگر توانسته بودم جلوِ نفرتم را بگیرم همهچیز حالا فرق میکرد». نفرت! مفهومی که میتوان گفت، عصارهایست از جهانبینی راوی «کتاب پسر» و برخوردی که تقریبا با هرچیزی در اطرافش دارد!
ناگهان یک روز همسرتان شما را ترک میکند، از کودکی رابطهی خوبی با خانواده خود، بخصوص پدرتان ندارید، نسبت به برادر و مادر خود احساس گناه میکنید، با دوستان خود نیز نمیتوانید ارتباط خوبی بگیرید و در یک کلام به دقیقترین شکل ممکن تعریفی از یک شخصیت ضد اجتماع با مشکلات بسیار و تروماهای حلنشده هستید.
راوی رمان، شباهتهای زیادی به نویسنده یعنی «آندری نیکولایدیس» دارد. شغلش نویسندگیست، ساکن شهری ساحلی در مونتهنگروست به نام اولسین و روحیاتش هم بسیار به نویسنده نزدیک است! توضیحات بالا دقیقا بیوگرافی آندری نیکولایدیس هم است. او از سال ۱۹۹۲ که جنگ بوسنی شروع شد با خانوادهاش در اولسین ساکن شد. در کنار نویسندگی، فعال ضد جنگ است و نظرات تند و تیزش در مطبوعات کشورش بارها حاشیههای زیادی به همراه داشته. از دیگر آثار او میتوان به «محاکات»، «بازگشت» و «تا قیام قیامت» اشاره کرد.
در کتاب پسر، روند شکلگیری و روایت حوادث داستان با ساختار کلاسیکی که میشناسیم کاملا تفاوت دارد. همین موضوع دهنکجی دیگریست از شخصیت داستان به هرگونه قیدوبندی که از بیرون به او تحمیل شده است. با هیچ شکلی از کشمکش در نوع سنتی خود، مواجه نیستیم. بلکه راوی تنها در حال توضیح اتفاقاتی است که برایش افتاده یا میافتند. در این بین نیز با خردهروایتهای گوناگونی روبرو میشویم. خردهروایتهایی که در لحظاتی گذشتهی شخصیت را برایمان روشن میکند، یا نگاه راوی را نسبت به جامعهای که در آن در حال زندگیست، نشان میدهد. نویسنده حتی پا را از این فراتر میگذارد و به دغدغههای تاریخی کشورهای بالکان و مشکلاتشان در دوران حاکمیت نظم کمونیستی و همچنین دوران پساکمونیسم میپردازد. نکتهی مهمی که در نحوهی روایت به چشم هر خوانندهای میآید طنز به شدت تلخیست که در خط به خط و تصویر به تصویر داستان آشکار میشود. طنزی که «اسلاوی ژیژک»، فیلسوف معروف معاصر، آن را آمیخته با فرجامی تلخ میداند و میگوید: «بعد از خواندن کارهای او از زندگی متنفر خواهید شد، اما به شکلی عمیقاً شادمانه»
جهان آثار نیکولایدیس بسیار تاریک است. توصیف لحظاتیست تلخ، اما شما به عنوان خواننده یک لحظه هم نمیتوانید آن را رها کنید. شاید چند خط از این رمان، تعبیر بسیار دقیقی باشد از رویکردی که راوی نسبت به پیرامونش دارد: «اگر کسی میتوانست همهی سیاهیهای روحِ فقط یک انسان را مثل جوهر از ماهی مرکب بیرون بکشد، جهان در تیرگی ناپدید میشد»
کتاب پسر، توسط نشر چشمه، با ترجمهی «محمدرضا فرزاد» منتشر شده است. این رمان را به کسانی که دوست دارند با ادبیات معاصر کشورهای حوزه بالکان آشنا شوند پیشنهاد میکنم.
***
- Godzilla minis one 2023 – Takashi Yamazaki
سروش علینژاد
«گودزیلا» را میتوان یکی از مشهورترین هیولاهایی دانست که بین مردم جهان همواره محبوب بوده است. ریشههای این هیولا را میتوان در فیلمهای ژاپنی جست. اینبار «تاکاشی یامازاکی» برداشتی تازه از این هیولای قدیمی را روبروی مخاطب سینما قرار داده. «گودزیلا منهای یک» را میتوان نقطه عطفی در این سبک از فیلمها دانست. اثری که توانسته جوایز مختلفی را مال خود کند، که شاید مهمترین آن بهترین جلوههای ویژهی آکادمی اسکار باشد.
اولین نکتهای که در رابطه با این فیلم جلب توجه میکند، نام آن است: گودزیلا منهای یک. میتوان تعبیرهای مختلفی از این شکل از نامگذاری داشت. احتمالا کارگردان تمایل دارد نشان بدهد که از بازسازیهای قبلی که دربارهی گودزیلا بوده فراتر رفته است. و صرفا یک بازگشت به نسخهی صفر یا اصلی نیست. کاری که مشابه اکثر آثار هنری حوزه سرگرمیست که با ساخت نسخهی صفر سعی میکنند به ریشههای داستان بپردازند. اما در این فیلم ما با چیزی بیشتر از نقطهی صفر و ریشههای گودزیلا روبرو هستیم و آن منفی یک است! باید اشاره کرد که این کارگردان چند سال پیش ریبوت نه چندان موفقی از گودزیلا ساخته است و با این کار فاصلهی فیلم جدیدش را با اثر قبلی نیز نشان میدهد.
ریونوسوکه کامیکی، یک خلبان کامیکازه، به دلایلی که نمیخواهد بمیرد، به طور عمدی در جزیرهی اودو فرود میآید تا زمان برای خودش بخرد. اما او ناگهان، با حملهی گودزیلا روبرو میشود و به عنوان یکی از بازماندههای این حادثه، دچار تروما میشود. زیرا با توجه به عملکرد ناشی از ترسش، خود را مقصر مرگ دوستانش میداند.
فیلم صرفا در یک بازسازی اکشن از گودزیلا خلاصه نمیشود بلکه به لایههای عمیقتر انسانی نیز میپردازد. گودزیلا را میتوان نمادی از ترس و تروماهای بشر دانست. ترسی که در ابتدای فیلم بر شخصیت داستان غلبه میکند و در ادامه به شکلی از احساس گناه و اختلال استرس پس از سانحه همراهش است. در طول فیلم شخصیت اول داستان تلاش میکند تا با تروماهایی که پشت سر گذاشته مواجه شود و ما شاهد درگیریها و آثار مخرب ترسش بر او داشته هستیم.
علاوه بر مسائل روانشناختی که بسیار در فیلم برجسته است، میتوان برداشتهای متفاوت دیگری هم از فیلم داشت. این موضوع نکتهای است که چنین فیلمی را در قیاس با آثار شبیه خودش متمایز میکند. آثاری که معمولا در تصاویر اکشن و جلوههای ویژه خلاصه میشوند و چیز بیشتری برای ارائه ندارند. اما گودزیلا منهای یک علاوه بر جلوههای ویژهی خیرهکنندهاش به شما امکان برداشتهای فلسفی، روانشناسانه، جامعهشناسانه و… را میدهد. به طور مثال مسائل مربوط به جنگ جهانی که در فیلم به آن پرداخته میشود میتواند مخاطب را به سمت تأویلهای دیگری نیز سوق بدهد. همهی موارد یادشده در کنار این نکته است که کارگردان به خوبی توانسته به سبک کلاسیک فیلمهای مربوط به گودزیلا وفادار بماند و این خبر خوبی برای طرفداران ژانر کایجو است.
گودزیلا منهای یک را میتوان برداشتی شایسته از این هیولای مشهور دانست که آن را به مخاطبان سینما پیشنهاد میکنم.
***
- Baby reindeer 2024 – Richard Gadd
نیلوفر نعمتی
مینی سریال «بچه گوزن» به نویسندگی و بازیگری «ریچارد گاد» در ژانر درام – بیوگرافی، از نگاه منتقدان یکی از بهترین آثاری است که اخیرا ساخته شده. این سریال داستان واقعی بخشی از زندگی ریچارد گاد است که در طی آن به مدت دو سال از طرف یک زن استاک (تعقیب) میشود. اثری که بهرغم واقعی بودنش، از جنس کمدی سیاهی قوی است.
داستان از جایی شروع میشود که دانی (همان ریچارد در دنیای واقعی) به زنی پریشان به نام مارتا از روی ترحم چای میدهد و از آن به بعد این زن بیوقفه او را تعقیب کرده، روزانه بالای صد ایمیل برای او فرستاده، روابط و کارش را مختل میکند و رفته رفته به فاجعهای در زندگیاش تبدیل میشود.
در دل این داستان جنونآمیز، خردهداستان دیگری نیز از زندگی ریچارد روایت میشود که شخصیت او و آنچه در ارتباط با مارتا شکل گرفته را روشنتر میکند: او پنج سال پیش به سودای مشهور شدن در عرصهی کمدی با نویسندهای معروف وارد رابطه شده و از طرف او مورد تجاوز قرار میگیرد.
فارغ از داستان گیرا و ورای کلیشههای معمول این سریال، آنچه ظرافت بیشتری بدان میبخشد شخصیت دانی کمدین و پرداخت دقیق آسیبپذیریهایش است. مخاطب با کمی گذشت از سریال درمییابد با وجود آنکه در ظاهر رفتار مارتا بیمارگونه و جنونآمیز است اما خود دانی نیز در ایجاد و حفظ آن بی تاثیر نبوده و چه بسا بخشی از او همواره خواهان چنین امری بوده است.
دانی کمدین از شرم و تنفری درونی نسبت به خود تهی شده و چشمانتظار توجهی بیرونی است تا او را آنگونه ببیند که دوست داشت دیده شود، خواه از جانب دوست نویسندهاش، خواه از جانب مارتا و به هر بهایی.
بازیهای بازیگران، به ویژه بازی جسیکا گانینگ، بسیار دیدنی و پایانبندی سریال، با گریز به قسمت نخست آن، فوقالعاده است. جایی که دانی دوباره نزد آن نویسنده بازمیگردد و بعد ضمن گوش دادن به پیغامهای مارتا خود نیز مانند او در موقعیتی آشفته قرار میگیرد که کسی کوکا مهمانش میکند: گویی دانی و مارتا، تعقیبکننده و تعقیبشده، در عمق شخصیتهای خود تفاوتی چندانی با یکدیگر ندارند، هر دو آسیبدیده و هر دو ناکام.
***
- Tyranny 2014 – The Voidz
فرشاد صحرایی
«جولین کازابلانکاز»، رهبر گروه ایندیراک «استروکس» پس از اتمام قراردادش با شرکت RCA آزادی بیشتری برای تجربههای جدید پیدا کرد، بنابراین رهبری گروه The Voidz را برعهده گرفت. اولین آلبوم این گروه به نام Tyranny در سال ۲۰۱۴ منتشر شد و توانست در لیست ۵۰ آلبوم برتر نشریه NME قرار بگیرد. وویدز با بهرهگیری عناصر زیباشناسی دهه ۸۰ میلادی در دو بعد صوتی و بصری، همچنین تلفیق ژانرهای مختلف، جای پای خود را به عنوان یکی از مهمترین گروههای راک تجربی معاصر تثبیت کرده است.
این مجموعه که منتقدان از آن بهعنوان یک اثر نویز-راک یاد کردهاند شامل ۱۲ قطعه میشود که در تمام آنها وکال زیر لایه سنگینی از دیستورشن و ووکودور دفن شده است. هدف از این کار استفاده از وکال به عنوان یک ساز، و تأویلپذیری ترانههای گنگشان است. «امیر یغمایی» گیتاریست ایرانیالاصل این گروه با سولوهای پیچیدهاش لایه دیگری به دیوار صداهای سنگین قطعات افزوده. از ویژگیهای منحصربهفرد آلبوم میشود به تجربهگرایی و انعطاف در فرم موزیک اشاره کرد، به طوری که در ترانه Dare I Care از ملودی عربی استفاده میشود و در ترک where no eagles fly از ژانر پانکراک بهره میبرند.
همانطور که از اسم آلبوم پیداست، مضمون اصلی آلبوم، با پرداختن به موضوعاتی از جمله استعمار، تکنولوژیزدگی و استبداد در نقد وضعیت سیاسی موجود آمریکا و جهان است. در ابتدا قرار بود نام آلبوم کلمه فلسفی Qualia باشد که در متن ترانه Father Electricity قرار دارد، ولی چون جولین احساس میکرد برای مخاطب عام چندان قابل فهم نیست عنوان Tyranny را برگزید.
قطعه مورد نظر ما از این آلبوم ترانه ۱۱ دقیقهای Human Sadness است، ترانهای با بخشهایی از یک شعر مولانا و یک قطعه از موتزارت درباره رابطه پرفراز و نشیب جولین با پدرش و جامعه.