کاوه خازه

من نه از بی‌کفنی‌ست که زنده‌ام – شعری از کاوه خازه

من نه از بی‌کفنی‌ست که زنده‌ام نه از بی‌دینی که مسلمان
زنده‌ام چون مرگ را قبول ندارم
مسلمانم چون خدا را
در افکار من سرک نکش یا پاچه‌‌هایت را ور بزن که لجن مال نشوی
چون باکرگی مریم و تولد عیسی به خدا مشکوکم کرده
خدا را می‌بینم که در میان گریه‌هایش فریاد می‌زند
مسیح فرزند من نیست دی‌ان‌ای ما به هم نمی‌خورد
مریم که مسیح را بر سر راه گذاشت تا به ثروت برسد
و از بخت بد پیامبری
نه عیسی را به صلیب نکشیده‌اند که تو با زنجیر به گردنت بیندازی
هیچ اعتماد شرعی مرا به سینه‌هایت مجاب نمی‌کند
گیرم که سینه‌هایت انار
گیرم که سینه‌هایت لیمو
دهانم را ترش می‌‌کند
برای دفنم عدم سوءپیشینه می‌خواهند
به بهشت راهم نمی‌دهند
اما من که از همه‌ی دنیا پاکم
فقط فرم چشم‌هایم کمی گردتر شده است
به هیچ زنی پک نزده‌ام
پک آخر را بزنید
شده‌ام عین سیگار فروردینی
که «دین‌»اش میسوزد
«ور» هم می‌افتد
و فقط «فَر»ی می‌ماند
که هیچ گلویی صاف‌اش نمی‌کند.

 

کاوه خازه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، استفاده از سرویس reCAPTCHA گوگل مورد نیاز است که موضوع گوگل است Privacy Policy and Terms of Use.

من با این شرایط موافق هستم .