جشن شاهسوسمار جیم مریسون ترجمه فرشاد صحرایی شیرها در خیابان هستند و پرسه میزنند وقت جفتگیری سگهاست، هار، کفکرده هیولایی در قلب شهر در قفس افتاده تن مادرش در زمین تابستان پوسیده شده است از شهر فرار کرد به طرف جنوب رفت و از مرز گذشت آشوب و بینظمی …
بیشتر بخوانید »