بایگانی/آرشیو برچسب ها : شعر، محدثه عراقی

شعری از محدثه عراقی

به گمونم که آسمون غم داشت مادرم پای دار قالی بود سال نحسی که چشم وا کردم سال قحطی و خشکسالی بود   پدر از درد و غصه سر می‌رفت آرزو کرده بود پسر باشم مادرم هم به فکر اسم نبود زن همسایه خواس قمر باشم   پدر اما یه …

بیشتر بخوانید »